مسترد داشتن


مترادف مسترد داشتن: پس دادن، برگرداندن، استرداد کردن، رد کردن

متضاد مسترد داشتن: پس گرفتن

برابر پارسی: برگشت دادن، برگرداندن، فرازدادن

فرهنگ فارسی

( مصدر ) استرداد کردن برگرداندن پس دادن : اموال خود را مسترد داشت .

مترادف ها

restore (فعل)
ترمیم کردن، پس دادن، تعمیر کردن، اعاده دادن، به حال اول برگرداندن، اعاده کردن، مسترد داشتن، باز دادن

فارسی به عربی

اطرد

پیشنهاد کاربران

واپس دادن . [ پ َ دَ ] ( مص مرکب ) بازپس دادن . دوباره پس دادن . ( ناظم الاطباء ) . رد. رد کردن . مسترد داشتن :
قبا تنگ آید از سروش چمن را
درم واپس دهد سیمش سمن را.
نظامی .
|| گزاردن . ادا کردن . || توختن .
پس فرستادن

بپرس