مستذل
لغت نامه دهخدا
مستذل. [ م ُ ت َ ذَل ل ] ( ع ص ) نعت مفعولی از استذلال. خوار و ذلیل داشته شده. ( غیاث ) ( اقرب الموارد ). ذلیل شمرده شده. رجوع به استذلال شود : کارهای زمانه میل به ادبار دارد... و نیکمردان رنجور و مستذل و شِرّیران فارغ و محترم. ( کلیله چ مینوی ص 55 و 56 ).
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
پیشنهاد کاربران
ذلیل
خوار
. . و نیک مردان رنجور و مستذل . .
کتاب کلیله و دمنه
خوار
. . و نیک مردان رنجور و مستذل . .
کتاب کلیله و دمنه