مستخلفین

لغت نامه دهخدا

مستخلفین. [ م ُ ت َ ل َ ] ( ع ص ، اِ ) ج ِ مستخلف ( در حالت نصبی و جری ). به جانشینی قرار داده شدگان : آمنوا باﷲ و رسوله و أنفقوا مما جعلکم مستخلفین فیه. ( قرآن 7/57 ). و رجوع به مستخلف و استخلاف شود.

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی مُّسْتَخْلَفِینَ: جانشینان
ریشه کلمه:
خلف (۱۲۷ بار)

تعبیر به «مُسْتَخْلَفِین» (جانشینان) از مادّه «إِستخلاف ـ خَلْف» ممکن است اشاره به نمایندگی انسان از سوی خداوند در زمین و مواهب آن باشد، و یا جانشینی از اقوام پیشین، و یا هر دو.

پیشنهاد کاربران

بپرس