مستجد. [ م ُ ت ج ِدد ] ( ع ص ) نعت فاعلی از مصدراستجداد. || پوشنده لباس نو. ( از ذیل اقرب الموارد ). || نوگرداننده. ( آنندراج ).مستجد. [ م ُ ت َ ج َدد ] ( ع ص ) نعت مفعولی از استجداد. نو گردیده : همچو یخ کاندرتموز مستجدهر دم افسانه زمستان میکند.مولوی ( مثنوی ).رجوع به استجداد شود.
(مُ تَ جَ ) [ ع . ] (اِمف . ) نو گردیده ، جدید شده . (مُ تَ جِ ) [ ع . ] (اِفا. ) نو کننده ، نو گرداننده .