مستأخر

لغت نامه دهخدا

مستأخر. [ م ُ ت َءْ خ ِ ] ( ع ص ) نعت فاعلی از مصدر استیخار. مقابل مستقدم. ( اقرب الموارد ). متأخر. ( منتهی الارب ). درنگ کننده و سپس ماننده. ( آنندراج ). آنکه پس میماند و دیری کننده و درنگ کننده. ( ناظم الاطباء ). تأخیرکرده. بازپس افتاده. پس افتاده. رجوع به استئخار و استیخار شود.

فرهنگ فارسی

درنگ کننده و سپس ماننده

پیشنهاد کاربران

بپرس