مستأحد

لغت نامه دهخدا

مستأحد. [ م ُ ت َءْ ح ِ ] ( ع ص ) نعت فاعلی ازمصدر استیحاد. تنهاشونده. ( منتهی الارب ). منفرد. ( اقرب الموارد ). آنکه تنها می ماند. ( ناظم الاطباء ). رجوع به استئحاد و استیحاد شود. || آنکه آگاهی میدهد. || آنکه می داند. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

تنها شونده

پیشنهاد کاربران

بپرس