دمی در آن چمن از روی ذوق کردم سیر
غزل سرایان چون عندلیب مستانی.
طالب آملی ( از آنندراج ).
و رجوع به مست ومستان شود.مستأنی. [ م ُ ت َءْ ] ( ع ص ) نعت فاعلی از مصدر استیناء. درنگ کننده و انتظارنماینده. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). رجوع به استئناء و استیناء شود.