مستاصل کردن


مترادف مستاصل کردن: درمانده کردن، ناتوان کردن، به استیصال کشاندن، عاجز کردن، بیچاره کردن، نابود کردن، ریشه کن کردن

معنی انگلیسی:
beleaguer, corners, harass, overwhelm

پیشنهاد کاربران

بپرس