مست وملنگ

پیشنهاد کاربران

مست وملنگ ؛ مست طافح. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ) . سرخوش. بانشاط. ( فرهنگ لغات عامیانه جمال زاده ) .
|| بیهوش و مست الهی را گویند. ( برهان ) ( ناظم الاطباء ) . مست سرخوش. ( انجمن آرا ) ( آنندراج ) . در فرهنگ رشیدی گوید: مردم سر و پا برهنه و مجرد و بیت کاتبی را شاهد آورده و غلط است ، ملنگ همان طافح صفت مست است و بس. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ) :
...
[مشاهده متن کامل]

مثال کاتبی از سنگلاخ وادی فقر
ملنگ واربه پایان بر این طریق و ملنگ
میار عذر که ره دور و مرکبم لنگ است
که عذر لنگ نیاید ز رهروان ملنگ.
کاتبی ( از آنندراج ) .