مست و خراب

مترادف ها

squiffed (صفت)
مسموم شده، مست و خراب

squiffy (صفت)
مسموم شده، مست و خراب

پیشنهاد کاربران

مست و خراب ؛ مست خراب. شراب خواره بی پاشده از هوش افتاده. ( ناظم الاطباء ) :
خداوند ما گشته مست و خراب
گرفته دو بازوی او چاکران.
منوچهری.

بپرس