مست مستان ؛مست مست. مست بسیار. ( آنندراج ) . بسیار مست. سیاه مست. مست خراب :
دل از من می رباید طفل شوخی آفت جانی
ز شیر دایه و از خون دلها مست مستانی.
میرزاطاهر وحید ( از آنندراج ) .
دل از من می رباید طفل شوخی آفت جانی
ز شیر دایه و از خون دلها مست مستانی.
میرزاطاهر وحید ( از آنندراج ) .