مست خراب

پیشنهاد کاربران

مست خراب ؛ مست طافح. مست لول. مست و خراب. رجوع به مست و خراب در همین ترکیبات شود.
طافح. [ ف ِ ] ( ع ص ) مست پر از شراب که از خود خبر ندارد. ( منتهی الارب ) . بدمست که پر شده باشد از شراب. ( غیاث اللغات ) . مست طافح که بیش نتواند آشامید. پر از شراب. ( مهذب الاسماء ) . سیاه مست. مست ِ مست. مستی مست. لول. مست ِ خراب :
...
[مشاهده متن کامل]

هر که از خُم ِّ می مدح تو جامی نوش کرد
تا نگردد مست طافح کی نهد از دست جام.
سوزنی.
|| لبالب. سرشار. فایض. پُرِ پُر.

بپرس