مست بازی

/mastbAzi/

معنی انگلیسی:
drunkenness

لغت نامه دهخدا

مست بازی. [ م َ ] ( حامص مرکب ) عمل مست. اعمالی همانند اعمال مستان. حرکاتی به گونه مستان.
- مست بازی درآوردن ؛ کمی مشروب نوشیدن و خود را به مستی زدن. تقلید مستان درآوردن در غیرحالت مستی.
- || مست بودن و حرکات مستانه کردن. ( فرهنگ لغات عامیانه جمال زاده ).

فرهنگ فارسی

مست بازی در آوردن . ( مصدر ) کمی مشروب نوشیدن و خود را بمستی زدن تقلیدمستان را در آوردن در غیر حالت مستی

پیشنهاد کاربران

بپرس