مساورت
لغت نامه دهخدا
مساورة. [ م ُ وَ رَ ] ( ع مص ) گرفتن سر کسی را. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). || برجستن بریکدیگر و حمله آوردن. ( منتهی الارب ). بر یکدیگر جهیدن چون مار که بر سوار بر می جهد. ( اقرب الموارد ). || جهیدن و حمله کردن بر کسی ، گویند: ساورتنی الهموم ؛ غمها بر من حمله آوردند. ( اقرب الموارد ).
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. با یکدیگر جست وخیز کردن.
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید