مسامحات

لغت نامه دهخدا

مسامحات. [ م ُ م َ ] ( ع اِ ) ج ِ مسامحة. و رجوع به مسامحة و مسامحت شود.

پیشنهاد کاربران

تغافل
چشم پوشی
کوتاهی
قصور
اهمال
. . . . در برگرداندن این سفر نامه مفصل از زبان فرانسوی به زبان فارسی مسامحاتی روی نمود. . .
سفرنامه شاردن

بپرس