مسافحه
لغت نامه دهخدا
مسافحة. [ م ُ ف َ ح َ] ( ع مص ) سفاح. زنا کردن. ( منتهی الارب ). با کسی زناکردن. ( المصادر زوزنی ) ( تاج المصادر بیهقی ) ( دهار ).فجور کردن و زنا کردن با یکدیگر. ( اقرب الموارد ).
فرهنگ فارسی
زنا کردن
فرهنگ معین
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید