مساره

لغت نامه دهخدا

( مسارة ) مسارة. [ م ُ سارْ رَ ] ( ع مص ) مساره. سِرار. با کسی راز گفتن. ( المصادر زوزنی ) ( تاج المصادر بیهقی ) ( اقرب الموارد ). مهامسة. تهامس : با اصحاب خود به طریق مساره گفتند این زمان غیبتی واقع شد. ( انیس الطالبین بخاری ص 71 ). به طریق مساره به خواجه یوسف سخنان بسیار گفتند. ( انیس الطالبین ص 125 ).

فرهنگ فارسی

با کسی راز گفتن

پیشنهاد کاربران

بپرس