دیکشنری
مترجم
بپرس
مساحی کردن
معنی انگلیسی
:
survey
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
مساحی کردن. [ م َس ْ سا ک َ دَ ] ( مص مرکب ) اندازه گرفتن سطح زمین. اندازه گیری زمین. پیمودن زمین.
فرهنگ فارسی
اندازه گرفتن سطح زمین
مترادف ها
survey
(فعل)
بررسی کردن، بازدید کردن، پیمودن، ممیزی کردن، مساحی کردن
فارسی به عربی
مسح
پیشنهاد کاربران
اندازه گرفتن جهت ترسیم نقشه
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها