مساحی. [ م َس ْ سا ] ( حامص ) علم مسّاح. اندازه گیری. پیمایش زمین :
فلک چون آتش دهقان سنان کین کشد بر من
که بر ملک مسیحم هست مسّاحی و دهقانی.
خاقانی.
- عیار مساحی ؛ از اقسام عیار است. رجوع به عیار در ردیف خود شود.- عیار مقابل مساحی ؛از اقسام عیار است. رجوع به عیار در ردیف خود شود.