بدان تا بپوشند گردان سلیح
که بر ما سرآمد نشاط و مزیح.
فردوسی.
بپوشید باید یکایک سلیح که این کار بر ماگذشت از مزیح.
فردوسی.
|| طعنه. تمسخر. شوخی : همه برکشیدند گردان سلیح
بدل خشمناک و زبان پرمزیح.
فردوسی.
بسازم کنون من ز بهرش سلیح همی گفت چونین بروی مزیح.
فردوسی.