مزمزه کردن


معنی انگلیسی:
nip, to sip, to taste a little at a time

فرهنگ فارسی

( مصدر ) چشیدن غذا و جز آن بمنظور دانستن میزان نمک و چاشنی و بو وطعم آن .

مترادف ها

sip (فعل)
چشیدن، مزمزه کردن، خرده خرده نوشیدن، خرد خرد اشامیدن

فارسی به عربی

رشفة

پیشنهاد کاربران

( با توسعه معنایی ) : تلو یحی بررسی کردن، سنجیدن موقعیت برای گفتن چیزی

بپرس