مزعف
لغت نامه دهخدا
مزعف. [ م ُ ع ِ ] ( ع ص ) موت ٌ مزعف ؛ موت شتابکش. مرگ شتابکش. || سیف مزعف ؛ شمشیری که زنده نگذارد ضریبه خود را. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ) ( ناظم الاطباء ).
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید