مزدقان

لغت نامه دهخدا

مزدقان. [ م َ دَ ] ( اِخ ) نام شهری است در قهستان. ( از برهان قاطع ) ( ناظم الاطباء ). نام شهری است در کوهستان ، خره نزدیک ساوه. شهرک معروفی است در نواحی ری. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). قصبه ای جزء دهستان مزدقانچای بخش نوبران شهرستان ساوه در 30هزارگزی جنوب خاوری نوبران واقع است. کوهستانی ، سردسیر با 2300 تن سکنه. آب آن از قنات و رودخانه مزدقان. شغل اهالی زراعت و مختصر گله داری و قالیچه بافی است. مزرعة احمد بیک جزء این ده منظور شده است. و ده کنار راه نوبران به ساوه واقع است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1 ).

مزدقان. [ م ُ دَ ] ( اِخ ) نام رودی که از ساوه و زرند می گذرد.

فرهنگ فارسی

قصبه ای جزئ بخش نوبران شهرستان ساوه. دارای ۲۲٠٠ تن سکنه . محصول : غلات بنشن سیب زمینی میوه .
قصبه ای در شهرستان ساوه

دانشنامه آزاد فارسی

مَزدَقان
رودخانه ای دایمی در استان مرکزی، شهرستان ساوه، با طول ۱۷۵ کیلومتر. از کوه های ۹۵کیلومتری غرب شمالی ساوه سرچشمه می گیرد، به سوی شرق روان می شود و پس از عبور از دشت جنوبی ساوه به خشک رودی تبدیل شده و ناپدید می شود. مازاد آب این رودخانه در بارندگی های فوق العاده به قره چای می ریزد. میانگین آبدهی سالانۀ رودخانۀ مَزدَقان ۹۰میلیون متر مکعب است.

پیشنهاد کاربران

بپرس