مزدبگیر

/mozdbegir/

مترادف مزدبگیر: اجیر، جیره خوار، مزدور، حقوق بگیر، مزدگیر

معنی انگلیسی:
workingman, stipendiary

لغت نامه دهخدا

مزدبگیر. [ م ُ ب ِ ] ( نف مرکب ) اجیر. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). مزدور که در قبال کاری که انجام می دهد اجرت دریافت می کند و سهیم در کار است اما از درآمد سهم بر نیست. رجوع به مزد شود.

فرهنگ فارسی

اجیر

مترادف ها

workman (اسم)
کارگر، عمله، مزدور، فعله، استادکار، مزدبگیر

working man (اسم)
کارگر، زحمتکش، مزدبگیر

فارسی به عربی

عامل

پیشنهاد کاربران

بپرس