مزاوجت
مترادف مزاوجت: ازدواج، تزویج، زناشویی، عروسی، مناکحت، وصلت، ازدواج کردن، زناشویی کردن
متضاد مزاوجت: جدایی، طلاق
معنی انگلیسی:
فرهنگ فارسی
( مصدر ) جفت و قرینشدن زناشویی کردن جمع : مزاوجات .
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. زناشویی کردن.
پیشنهاد کاربران
جفت شدن، زواج کردن.