مزاحه

لغت نامه دهخدا

مزاحه. [ م ُ ح َ ] ( ع مص )مزاحة. مزاحت. رجوع به مزاحة و مزاحت و مزاح شود.

فرهنگ معین

(مَ حَ یا حِ ) [ ع . مزاحة ] ۱ - (مص ل . ) شوخی کردن . ۲ - (اِمص . ) شوخی ، خوش طبعی .

پیشنهاد کاربران

بپرس