مریط. [ م َ ] ( ع ص ، اِ ) تیر بی پَر. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). ج ، مِراط. ( منتهی الارب ). || مابین رستنگاه موی و بند دست و پای ستور و سم آن. || هر یک از دو رگ بدن که به نام مریطان خوانده می شوند. ( از منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). مریط. [ م ُ رَ ] ( اِخ ) نام جد هاشم بن حرملة. ( منتهی الارب ).