مریضی

/marizi/

مترادف مریضی: بیماری، عارضه، کسالت، ناخوشی، علت، تب، درد

برابر پارسی: بیماری

معنی انگلیسی:
illness, sickness

واژه نامه بختیاریکا

( مریضی(زکام) ) کُفکُفَوِه

پیشنهاد کاربران

به جایِ اینکه بگوییم {نا خوش احوالی}، این {احوال} را نگوییم و بگوییم {نا خوشی}.
بِدرود!
Diseases

بپرس