دیکشنری
مترجم
بپرس
مریض داری
/marizdAri/
مترادف مریض داری
: بیمارداری، پرستاری، تیمارداری، تیمارکشی
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
مریض داری. [ م َ ] ( حامص مرکب ) عمل مریض دار. بیمارداری. پرستاری.
فرهنگ فارسی
پرستاری
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها