مرگ و زندگی

دانشنامه عمومی

مرگ و زندگی ( انگلیسی: Death and Life ) یک نقاشی رنگ روغن بر روی بوم از نقاش اتریشی گوستاو کلیمت است که موضوع اصلی کارهای او بدن زنان بود، نقاشی های او در قالب نقاشی های دیواری و طرح های داری زمینه تمایلات جنسی نفسانی است که به ویژه در نقاشی های مداد او آشکار و مشخص است، این اثر هنرمند در سال ۱۹۰۸ آغاز و در سال ۱۹۱۵ به اتمام رسید، نقاشی مرگ و زندگی در یک سبک هنر نو ( مدرن ) و با استفاده از سبک نقاشی تمثیلی در قالب مراحل طلایی ایجاد گردیده، ابعاد این اثر کلیمت ۱۷۸ در ۱۹۸ سانتی متر می باشد و در حال حاضر در موزه لئوپولد وین قرار دارد
عکس مرگ و زندگیعکس مرگ و زندگی

مرگ و زندگی (فیلم ۱۹۷۰). مرگ و زندگی ( به هندی: Jeevan Mrityu ) فیلمی محصول سال ۱۹۷۰ و به کارگردانی ساتین بوس است. در این فیلم بازیگرانی همچون درمندرا، راکهی گولزار، آجیت خان، لیلا چیتنیس، شبنم، مراد ایفای نقش کرده اند.
عکس مرگ و زندگی (فیلم ۱۹۷۰)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

تفسیر علمی آیه قرآنی 《ما خلقکم و لا بعثکم الا کنفس واحده 》: خداوند متعال حقیقی و واقعی ( یعنی خدا از دیدگاه علمی و نه دینی و فلسفی و عرفانی ) در آفرینش اولیه همین دنیا در نهایت کمال ایده آل خوبی و زیبایی، اعتدال و نظم و هماهنگی با کمیت و کیفیت بهشت برین، کلیه نفوس نباتی و حیوانی و انسانی را از نفس واحد و بیکران خود و هرکدام را بصورت زوجی در نهایت کمال خوبی و زیبایی آفریده و به هرکدام جاودانگی اهداء نموده و نه از نفس یک موجود خیالی اوهامی تحت نام آدم . و کالبد های موجودات زنده و غیر زنده را از ذرات چهار بعدی زمانمکان نسبی و ذرات چهار بعدی بیزمانی بیمکانی نسبی ( هردو ابعاد خود وی ) بر رویهم با ماهیت های معکوس و کمیت های مساوی در ابعاد پلانک تحت عنوان نوسانگر های بنیادی هشت بعدی آفریده و نه از عدم یا نیستی. و بعد از مرگ، بدن ها را بر نمی انگیزاند بلکه من ها را در نفس یا من واحد خود بموازات خواب ژرف و شیرین در طی حالت برزخ به کمک حواس، فهم و عقل بیکران خویش از مشاهده و تجربه عشق و زندگی روئیایی با کمیت و کیفیت بهشت برین برخوردار می نماید تا لحظه بسته شدن مجدد نطفه در رحم مادر و بیداری و تولد دوباره در همین دنیا در مداری برتر. این دنیا به شکل این آسمان و زمین و هرآنچه که بین آنهاست، در طول سفر دایره وار دنیوی، مقطعی، نزولی و صعودی محتوای کیهان یا جهان بین دو بهشت برین متوالی یعنی بین مبدء و معاد حقیقی و واقعی ( یعنی مبدء و معاد از دیدگاه علمی و نه دینی ) همیشه بعد از وقوع مهبانگ های هشتم در یک درجه تکاملی برتر از قبل از نو آفریده میشود. لذا بینش و باور و تصویر دینی به شکل 《دنیا - برزخ - آخرت 》 و قبض یا جدایی روح بطور دائم از بدن به اصطلاح مادی و معراج و صعود آن در قالبی مثالی به عالم میانی تحت عنوان برزخ، حقیقت ندارند، زیرا پایان عالم یا حالت برزخ ، معاد و وقت برپائی قیامت کبری و فصل برداشت محصول در آخرت نمی باشد بلکه تولد دوباره در همین دنیا در یک درجه تکاملی برتر از درجه فعلی. مسیر حرکت زمان خودی که همیشه توسط لحظه جاودانه حال طی میشود بصورت دو قوس یا کمان یکی بسیار کوتاه و دیگری بسیار بلند و به شکل یک دایره از پیش تعیین و ترسیم گردیده. قوس یا کمان کوتاه همین پدیده طبیعی و واقعیست به شکل 《تولد - زندگی - مرگ 》 و قوس یا کمان بلند که بخش اعظم آن با حواس پنجگانه و تجربه غیر قابل دریافت و درک می باشد، پدیده دیگریست به شکل 《مرگ - زندگی - تولد 》. پیشینیان انسانی از اعصار دور دست باستان تاکنون نتوانسته اند پدیده دوم را هم کشف و دریافت و درک کنند و درست بهمین علت و دلیل در جهت شرح و توضیح و تفسیر چگونگی جاودانه بودن عشق و زندگی انسانی، دست به دامان تناسخ یا گردش روان، قبض یا جدایی روح از کالبد به اصطلاح مادی، پریدن جان از قفس تنگ خاکی و پرواز آن از جهان مادی و فانی به جهان معنوی و باقی و مهاجرت روان بین عالم ایده ها یا ماوراء طبیعت و عالم محسوسات یا طبیعت افلاطونی، گردیده اند که جملگی به یک سهم مساوی باهم باطل می باشند.
...
[مشاهده متن کامل]

طول زمانی این سفر دایره وار مقطعی و نزولی و صعودی محتوای کیهان یا جهان بین دو بهشت برین متوالی در ادوار فراوان ( دقیقا به تعداد حلقه های زنجیره دایره وار علت و معلول ) همیشه مساوی خواهد بود با معکوس زمان پلانک در علم فیزیک یعنی ۱۰ بتوان ۴۳ ثانیه. تبدیل این زمان به سال شمسی ( و یا قمری ) به کمک یک ماشین حساب مناسب به عهده خوانندگان گرامی که به محاسبه هم علاقه مند باشند. از دیدگاه فردی من، باور به قضا و قدر الهی بدون محاسبه بی فایده می باشد. خدای حقیقی و واقعی هیچ چیز دیگری نمی باشد غیر از محیط و محتوای کلیه گیتی ها یا کیهان ها و یا جهان های متناهی، مساوی و موازی و بیشمار. اما خدای دینی و فلسفی و عرفانی و منجمله بیخدائی آتئیستی فقط کلمه یا لفظ یا واژه اند در زبان و خط و مفهوم محض و ایده انتزاعی در فهم و عقل محدود و ناقص انسانی و درست به همین دلیل هردو در خارج از زبان و خط و فهم و عقل انسانی هیچ مصداق و مثال بیرونی ندارند. فهم و درک خدا از خود به کمک حواس و فهم و عقل افراد انسانی در کلیه اعصار گذشته و حال و آینده همیشه محدود و نسبی و مشمول حال تکامل بوده و می باشد، اما به کمک حواس، فهم و عقل بیکران خویش جاودانه در نهایت کمال ایده آل مطلق است یعنی خودآگاه و آگاه مطلق به همه چیز و همه کس.

Do or die
Birth - Life - Death به زبان انگلیسی و
Geburt - Leben - Tod با تلفظ گِبورت - لِبِن - تَود به زبان آلمانی.
هر زندگی نباتی و حیوانی و انسانی دارای یک آغاز هم می باشد و نه فقط یک پایان. لذا در بررسی پدیده زندگی و احیاننا جاودانه بودن یا نبودن آن باید آغاز آنرا هم در نظر گرفت که عبارت از بیداری نفس مجرد ( یعنی من یا خود و نه روح یا روان یا جان و یا عقل ) از خواب ژرف و شیرین طولانی مدت می باشد. زندگی دنیوی در مقابل مرگ قرار ندارد بلکه در لحظه بسته شدن نطفه در رحم حیوانات ماده و تخم پرندگان و مرغ های خانگی و مادران انسانی و مرطوب شدن بذر نباتات و جفت شدن گردهای مذکر و موئنث گل ها به کمک حشرات و بخصوص زنبور ها بهنگام شکوفائی غنچه ها آغاز میگردد و در لحظه خشک شدن و مرگ به پایان میرسد. مشاهدات نفسانی افراد انسانی ( حتا مشاهدات نفسانی کاملا غریزی گیاهان و مشاهدات غریزی - فکری - خیالی - وهمی حیوانات ) دو نوع می باشد و از دو فاز برخوردار است ؛ یکی مشاهده زندگی دنیوی در طول بیداری یعنی در فاصله زمانی بین بسته شدن نطفه در رحم مادر تا لحظه مرگ و دیگری مشاهده زندگی در سطح کمال ایده آل خوبی و زیبایی با کمیت و کیفیت بهشت برین در قالب رویاهای حقیقی و روشن تر از روشنایی روز های دنیوی از لحظه مرگ تا بسته شدن مجدد نطفه در رحم مادر در همین دنیا پس از اینکه در سطحی کمال یافته تر از حالت فعلی از نو آفریده خواهد شد. طول خواب ژرف و شیرین و مشاهدات نفسانی در قالب روئیا همیشه برای هر فرد انسانی در هر عصری مساوی خواهد بود با هفت برابر طول عمر کلی کیهان یعنی هفت برابر فاصله زمانی بین دو وحدت دمایی محتوای کیهان در مرکز و وقوع دو مه بانگ متوالی، نه یک ثانیه یا لحظه بیشتر و نه یک ثانیه یا لحظه کمتر. و آنهم در طول راه و سفر بسیار طولانی مقطعی و نزولی و صعودی محتوای کیهان یا جهان بین مبداء و معاد نه فقط یک یا صد و یا هزار بار بلکه دقیقا به تعداد زندگی های دنیوی با مراتب و درجات مختلف تکاملی و فراوان بین دو حد ؛ یکی نهایت نقصان و امکان اخس و دیگری نهایت کمال و امکان اشرف محدود و محصور بین دو حالت بهشت برین متوالی در طول سفر کلی و تکاملی بی پایان.
...
[مشاهده متن کامل]

پدیده های تولد و مرگ نیم زوج های بنیادی همزاد و هم بازی و هم ارز همدیگر و یک نوسانگر دوقطبی می باشند که قطبین آن غیر قابل تفکیک و جدایی از هم هستند مثل نوسانگر دو قطبی ماده - روح با لایه درونی یعنی روان. روح و روان عامل حیات بخش نمی باشند بلکه بهمراه ماده خمیر مایه ساختاری تثلیثی اند و هیچگاه از همدیگر جدا نمی شوند. بستر امن و آرام و ساکن و پیوسته و فراگیر جان نقش بخشیدن زندگی به کالبد تثلیثی را عهده دار می باشد از لحظه بسته شدن نطفه تا لحظه مرگ. لذا تعریف مرگ توسط بعضی متکلمین و مفسرین و حکیمان و عارفان و به اصطلاح الاهی دانان دینی به شکل : مرگ عبارت است از بریدن علاقه روح از کالبد به اصطلاح مادی ، یک تعریف خیالی - اوهامی - ابهامی - خرافی - دینی بیش نمی باشد و تهی یا خالی از حقیقت و بریده از واقعیت است.

رن

بپرس