مرگ فروشنده

دانشنامه عمومی

مرگ فروشنده (فیلم ۱۹۵۱). مرگ فروشنده ( انگلیسی: Death of a Salesman ) فیلمی درام به کارگردانی لاسلو بندک مقتبس از نمایشنامه ای به همین نام نوشته آرتور میلر است که در سال ۱۹۵۱ منتشر شد.
فردریک مارچ
میلدرد دانوک
کوین مک کارتی
کامرون میچل
الیزابت فریزر
جسی وایت
• بورلی آدلند
جایزه گلدن گلوب ۱۹۵۲
• بهترین فیلم برداری - سیاه و سفید
جایزه گلدن گلوب بهترین کارگردانی - لازلو بندک
جایزه گلدن گلوب بهترین بازیگر مرد فیلم درام - فردریک مارچ
• جایزه گلدن گلوب بهترین بازیکن مرد ستاره سال - کوین مک کارتی ( هنرپیشه )
جشنواره فیلم ونیز ۱۹۵۲
جام ولپی - فردریک مارچ
جایزه اسکار ۱۹۵۲
جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش اول مرد - فردریک مارچ
جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش مکمل مرد - کوین مک کارتی
جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش مکمل زن - میلدرد دانوک
جایزه اسکار بهترین فیلمبرداری - فرانتس پلانر
جایزه اسکار بهترین موسیقی فیلم - آلکس نورث
جایزه انجمن کارگردانان آمریکا ۱۹۵۲
• بهترین فیلم
جایزه بفتا
جایزه بفتای بهترین فیلم غیرانگلیسی زبان
• بهترین بازیگر غیرانگلیسی زبان - فردریک مارچ
عکس مرگ فروشنده (فیلم ۱۹۵۱)

مرگ فروشنده (فیلم ۱۹۸۵). مرگ فروشنده ( آلمانی: Tod eines Handlungsreisenden ) فیلمی به کارگردانی فولکر اشلوندورف است که در سال ۱۹۸۵ منتشر شد.
داستین هافمن
جان مالکوویچ
استیون لانگ
چارلز دارنینگ
جاون پالیتو
لیندا کازلاوسکی
• کیت رید
عکس مرگ فروشنده (فیلم ۱۹۸۵)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

مرگ فروشنده یا مرگ پیله ور ( به انگلیسی: Death of a Salesman ) ، شناخته ترین نمایشنامهٔ آرتور میلر است که در ۱۹۴۹ منتشر شد و جایزه پولیتزر نمایشنامه و جایزه تونی بهترین نمایشنامه را برای او به ارمغان آورد. این نمایشنامه اگرچه در شش هفته در بهار ۱۹۴۸ نوشته شد، اما ده سال ذهن میلر را سرگرم خود کرده بود. «مرگ فروشنده»، اولین بار در فوریه ۱۹۴۹ در تئاتر برادوی شهر نیویورک اجرا شد و ۷۴۲ اجرا از آن به روی صحنه رفت و سه بار جایزه تونی بهترین اجرای دوباره را بدست آورد. از روی این نمایش نامه، فیلم هایی نیز ساخته شده است. زمان کنش این نمایشنامه بر اساس اسامی جین تونی مشت زن و رد گنج فوتبالیست که در نمایشنامه صحبت از آن می شود سال ۱۹۲۷ تخمین زده شده همچنین در اتاق هاروارد اسم برنامه رادیویی به نام جک بن می آید که بین سال های ۱۹۳۲ تا ۱۹۷۴ در حال پخش بوده.
...
[مشاهده متن کامل]

ویلیِ شصت وسه ساله از یک سفر کاری ناموفق به خانه اش در نیویورک بازگشته. ویلی با همسرش لیندا مشغول صحبت می شود و مشخص می شود که زندگی مشقت باری دارد. به نظر می رسد که حافظه ویلی دچار مشکل شده، گاهی خود را در گذشته و در خاطراتش تصور می کند و بدتر از همه اینکه با خودش صحبت می کند. ویلی از اینکه پسر بزرگش بیف در کارش موفق نیست ناراضی است. بیف و هپی با هم مشغول صحبت می شوند و ناراحتی خود را از زوال عقلی پدرشان ابراز می کنند. هر دو از وضعیت شغلیشان ناراضی هستند و ایده خرید یک مزرعه در غرب را در ذهنشان می پرورانند. ویلی به روزگار خوش گذشته اش می اندیشد که پسرانش در بوستون به دیدارش می آمدند. زمانی که چارلی به ویلی گفته بود که بیف در امتحان ریاضی رد شده اما پسر خودش برنارد بسیار باهوش و موفق است. اما ویلی به این فکر می کند که پسرانش خوش قیافه تر هستند و به نظرش همین باعث موفقیتشان خواهد شد. ویلی خاطرات زیادی را به یاد می آورد، از جمله خانم فرانسیس که در بوستون با او رابطه داشته. به نظر می رسد که ویلی زمان حال و گذشته را با هم قاطی می کند و وقتی که چارلی در زمان حال به خانه ویلی می آید تا با او ورق بازی کند، ویلی با برادرش بن مشغول صحبت می شود. بن سال ها پیش به دنبال زندگی خودش رفته و حسابی ثروتمند شده و ویلی آرزو می کند که ای کاش او هم با بن رفته بود. ویلی از رییسش هاوارد درخواست می کند که بازاریابی مناطق نزدیک را به او بدهد و او را به جاهای دور دست نفرستد اما در نهایت ویلی اخراج می شود. بیف هم که به دنبال شغل و کاسبی جدیدی است با شکست مواجه می شود و بدتر از همه اینکه با برنارد که ظاهراً آدم موفقی است ملاقات می کند. بیف و هپی با هم به رستوران می روند و در آن جا ویلی هم به آن ها می پیوندد. در این میان مشخص می شود که زمانی که بیف به ملاقات پدرش در بوستون رفته است از رابطه نامشروع پدرش مطلع شده. ویلی در نظر بیف دیگر یک قهرمان نیست بلکه یک بازنده تمام عیار است. در خانه، ویلی به برادرش دربارهٔ نقشه اش برای خودکشی می گوید و اینکه با یک تصادف ساختگی با مرگ خودش بیمه عمر او به خانواده اش برسد. بیف به خانه می آید و ویلی را یک آدم عادی و حقیر خطاب می کند و از پدرش می خواهد او را همانگونه که هست بپذیرد. در پایان ویلی تصمیم می گیرد که دست به خودکشی بزند.

مرگ فروشنده
منابع• https://fa.wikipedia.org/wiki/مرگ_فروشنده

بپرس