دیکشنری
مترجم
بپرس
مرکبی
/morakkabi/
معنی انگلیسی
:
inky
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
مرکبی. [ م ُ رَک ْ ک َ ] ( ص نسبی ) منسوب به مرکب. به رنگ مرکب. آلوده به مرکب.
فرهنگ فارسی
(صفت ) لایق مرکب بودن شایست. سورای : از ناگاه مردی آمد که دو استر مرکبی پدیدار نیست .
مترادف ها
inky
(صفت)
تیره، مرکبی، جوهری
فارسی به عربی
محبر
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها