مروج
/moravvej/
مترادف مروج: ترویج دهنده، رواج دهنده، مشوق | چمنزارها، سبزه زارها، مرغزارها، چراگاهها
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
مروج. [ م ُ رَوْ وِ ] ( ع ص ) نعت فاعلی از مصدر ترویج. رجوع به ترویج شود. روائی دهنده. ( از منتهی الارب ). کسی که کالاها و درمها را ترویج دهد. ( از اقرب الموارد ). ترویج کننده. روائی بخشنده متاع و درم. آنکه سبب شود روائی و انتشار چیزی را.
- مروج الاحکام ؛ ترویج کننده احکام. لقبی است برای دسته ای از روحانیان که ردیف واعظ، مذکر، مسأله گو و مانند آن است.
- مروج علوم ؛ روائی دهنده و منتشر کننده علوم. ( ناظم الاطباء ).
مروج. [ م ُ رَوْ وَ ] ( ع ص ) نعت مفعولی از مصدر ترویج. رجوع به ترویج شود. روائی یافته. ( منتهی الارب ).
فرهنگ فارسی
( اسم ) جمع مرج چمنزارها .
ترویج
فرهنگ معین
(مُ رَ وَّ ) [ ع . ] (اِمف . ) رواج داده ، ترویج شده .
(مُ رَ وِّ ) [ ع . ] (اِفا. ) رواج دهنده ، ترویج کننده .
فرهنگ عمید
= مرج
دانشنامه عمومی
مروج (لبنان). مروج ( به عربی: مروج ) یک منطقهٔ مسکونی در لبنان است که در شهرستان المتن واقع شده است. [ ۱] مروج ۱٬۲۲۰ متر بالاتر از سطح دریا واقع شده است.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفwiki: مروج (لبنان)
مترادف ها
مبلغ، مروج
تکثیر کننده، مروج، گسترشگر، انتشار دهنده
پیشنهاد کاربران
زبان E مُرَوِّج پرکارترین کلمات "قرآن عربی مبین" شده.
وَ یَمْکُرُونَ وَ یَمْکُرُ اللَّهُ وَ اللَّهُ خَیْرُ الْماکِرینَ30
إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّکْرَ وَ إِنَّا لَهُ لَحافِظُونَ9
به
Charge
Just
Time
Earth
Expert
The
That
El
Al
. . .
رجوع کنید
وَ یَمْکُرُونَ وَ یَمْکُرُ اللَّهُ وَ اللَّهُ خَیْرُ الْماکِرینَ30
إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّکْرَ وَ إِنَّا لَهُ لَحافِظُونَ9
به
. . .
رجوع کنید
رواگ گر
معنی پارسی: گسترنده
گسترش دهنده، نشر دهنده، پراکندن، پخش کننده، گستراندن
مروج از رواج با ریشه پارسی" رواگ" می شود" رواگر " یعنی رواکننده ، ترویج =رواگری