مرهم گذاری

لغت نامه دهخدا

مرهم گذاری. [ م َ هََ گ ُ ] ( حامص مرکب ) مرهم گذاشتن. مرهم نهادن. بستن داروهای نرم بر جراحت.

فرهنگ فارسی

مرهم نهادن

مترادف ها

inunction (اسم)
روغن مالی، تدهین، مرهم، مسح، مرهم گذاری

unction (اسم)
نرمی، روغن مالی، تدهین، مرهم، روغن، چرب زبانی، مرهم گذاری، حظ، لینت، پربرکتی، تلذذ

پیشنهاد کاربران

بپرس