فرهنگ اسم ها
معنی: نوعی سنگ آهکی و سخت، ( مجاز ) سفید چهره و زیبا، ( در علوم زمین ) نوعی سنگ دگرگون شده ی آهکی که به علت زیبایی در کارهای مجسمه سازی و نماسازی ساختمان ها به کار می رود، نوعی سنگ دگرگون شده آهکی که به علت زیبایی در مجسمه سازی و نماسازی ساختمانها به کار می رود
برچسب ها: اسم، اسم با م، اسم دختر، اسم فارسی، اسم طبیعت
لغت نامه دهخدا
مرمر. [ م َ م َ ] ( اِ ) یا سنگ مرمر. رخام ، که سنگی است. ( منتهی الارب ). رخام یا نوعی از رخام که سخت تر و شفافتر از آن است. یک قطعه از آن مرمرة باشد. ( از اقرب الموارد ). سنگ رخام. ( دهار ). رخام. ( مهذب الاسماء ). نوعی از رخام سفید است نیکوترین آن را از معدن سنگ جزع آورند و آن بهترین انواع رخام است به یونانی اسطریطس خوانند و بعضی گویند اسطریطس جزع است و به یونانی الوفرسطس گویند. ( از مفردات ابن البیطار ص 153 ج 4 ). یک نوع سنگ آهکی بسیار سخت که بخوبی میتوان آن را هموار کرده جلا داد و در بناها و صنایع آن را برای زینت بکار میبرند. ( ناظم الاطباء ). سنگی است شفاف و روشن سفید یا به رنگهای دیگر.سنگ شفاف معدنی به الوان مختلف و بیشتر سفید. حجرالشطوط. قسمی سنگ آهکی نسبةً سخت و متبلور که از بلورهای ریز اسپات ( بلورهای کلسیت ) متبلور شده در سیستم رومبواِدریک به وجود آمده است. سنگ مرمر را جزء سنگهای دگرگونی محسوب میدارند زیرا خمیر آهکی موجود در بین بلورهای کلسیت بر اثر فشار در موقع چین خوردگیها مجداً متبلور شده و مرمر را به وجود می آورد. سنگ مرمر سختی بالنسبه جالب دارد ولی با آهن و پولاد خط برمیدارد و چون صیقلی میشودو جلاپذیر است آن را جهت نمای ابنیه به کار میبرند. در ایران معادن سنگ مرمر بسیار است خصوصاً در مشهد ناحیه خلج و اطراف یزد مرمرهای مرغوبی وجود دارد. مرمر دارای اقسام مختلف است و برنگهای زرد، سبز، ارغوانی ، قرمز، خاکستری و رگه دار دیده میشود :
همیشه تا چو بر دلبران بود مرمر
همیشه تا چو لب نیکوان بود مرجان.
فرخی.
ره کوشک یکسر زساده رخام زمین مرمر و کنگره عود خام.
اسدی.
بر کمر کوهها ز شدت سرمامرمر چون آب گشته آب چو مرمر.
مسعودسعد.
عقرب ندانم اما دارد مثال ارقم از رنگ خشت پخته سنگ رخام و مرمر.
خاقانی.
گر تو سنگ خاره و مرمر بوی چون به صاحب دل رسی گوهر شوی.
مولوی.
دمیة؛ پیکر منقوش از سنگ مرمر و عاج و مانند آن. ( منتهی الارب ).بیشتر بخوانید ...فرهنگ فارسی
( اسم ) به مرمر افتادن . بحرکت آمدن وطغیان احساست جنسی و سرمستی وهیجان ناشی از آن ( اصلا این اصطلاح مخصوص سرمستی شهوی حیوانات مخصوصا گربه است اما آنرا در مورد انسان هم بکار میبرند )
صدای گربه مست
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
دانشنامه آزاد فارسی
رجوع شود به:سنگ
wikijoo: مرمر
جدول کلمات
پیشنهاد کاربران
منبع. عکس فرهنگ ریشه های هندواروپایی زبان فارسی
زبان های کردی
تاریخ زبان کُردی
دانش زبان شناسی اجازه می دهد مرزهای تقریبی مناطقی را که هسته اصلی قومی سخنرانان گویش های معاصر کرد شکل گرفته است، ترسیم شود. مکنزی در اوایل دهه ۱۹۶۰ ( مکنزی، ۱۹۶۱ ) در رابطه با تاریخ و گذشته زبان کردی فرضیاتی ارائه کرده است. مکنزی در آفرینش ایده های تدسکو ( ۱۹۲۱: ۲۵۵ ) و در مورد ویژگی های آوایی، مورفولوژیکی فونیکی مشترکی که بین کردی، فارسی و بلوچی مشترک است، مکنزی به این نتیجه رسید که گویشوران این سه زبان ممکن است یک بار در زمان های گذشته در تماس با هم و نزدیک به هم بوده اند. وی کوشیده است وحدت زبانی ادعایی فارسی - کرد - بلوچی را که احتمالاً در مناطق مرکزی ایران بوده بازسازی کند. مطابق نظریه مکنزی، پارس ها ( هخامنشیان ) �استان فارس�را در جنوب غربی اشغال کردند ( براساس این فرض که هخامنشیان به فارسی باستان صحبت می کرده اند و این زبان به درستی نیای فارسی امروزی باشد ) ، بلوچ ها ( پروتو - بلوچ ها، اجداد بلوچ های امروزی ) در مناطق مرکزی غرب ایران ساکن بوده اند و کردها ( پروتو - کردها، اجداد کردهای امروزی ) در شمال غربی لرستان و اصفهان کنونی زندگی می کرده اند.
... [مشاهده متن کامل]
ارتباط زبان اوستایی، پارسی، مادی و پهلوی با زبان های کردی
در سال های اخیر تصور نادرستی در بین عوام از ارتباط�زبان اوستایی�و کردی ایجاد شده است. زبان اوستایی یک زبان ایرانی شرقی است و زبان های کردی جزو شاخه غربی زبان های ایرانی اند و به طبع نمی توانند بازمانده یک زبان ایرانی شرقی ( اوستایی ) باشند. همانندی های فارسی، کردی، بلوچی و هر زبان ایرانی دیگر با اوستایی بدین دلیل است که همه این زبان ها ایرانی اند و از یک نیای مشترک زبان نیا - ایرانی منشعب شده اند.
از�زبان مادی�نیز تنها واژگان انگشت شماری در آثار دیگر زبان ها به جای مانده و به طبع بر اساس چند واژه معدود نمی توان هیچ زبانی را بازمانده زبان مادی دانست. همچنین زبان اوستایی و مادی متعلق به دوره کهن یا باستانی زبان های ایرانی اند و هیچ بازمانده شناخته شده ای در دوره میانه زبان های ایرانی ندارند. همه زبان های کردی متعلق به دوره نوین زبان های ایرانی اند و نیای مستقیمی در دوره میانه ندارند.
زبان پهلوی ساسانی که نام دانشگاهی آن�پارسی میانه�است و�پارسیگ�نامیده می شده، نیای زبان فارسی است و طبیعتاً مانند فارسی، یک زبان ایرانی جنوب غربی است. زبان پهلوی اشکانی ( زبان پارتی ) یا�پهلوانی�یک زبان ایرانی شمال غربی است و از این نظر با�تالشی، �گیلکی، �مازندرانی ( طبری ) ، �زازایی، �گورانی�هم خانواده است
زبان کردی متعلق به شاخه ایرانی خانواده هندو اروپایی است. زبان شناسان معمولاً زبان کردی را به عنوان زبان های شمال غربی ایران�و�بعضی محققان این زبان را به عنوان میانجی بین شمال غرب ( اشکانی ) و جنوب غربی ( پارسی باستان ) ایران طبقه بندی می کنند. مارتین ون براینسنن یادآور می شود که �کردی ویژگی و عنصر زبانی قوی جنوب غربی ( پارسی هخامنشی ) را دارد�، در حالی که �زازا و گوران متعلق به گروه شمال غربی ( اشکانی _ مادی ) ایران هستند�
لودویگ پولس معتقد است که کردی به نظر می رسد زبان اصلی شمال غربی ایران است. اما اذعان می کند که ویژگی های مشترک بسیاری با زبان های جنوب غربی ایرانی مانند پارسی باستان دارد، که ظاهراً به دلیل تماس های طولانی مدت و زیاد تاریخی می باشد.
ولادیمیر مینورسکی خاورشناس و دیپلمات روسی معتقد است اقوام کردها بازماندهٔ مادها هستند، ولی هیچ ادعا و اثبات زبان شناختی مبنی بر ارتباط زبان های کردی امروز با زبان مادی ارائه نداده است و فقط از دید تاریخی به مسئله نگریسته است. همان طور که گفته آمد، زبان مادی متعلق به دوره کهن یا باستانی زبان های ایرانی اند و هیچ بازمانده شناخته شده ای در دوره میانه زبان های ایرانی ندارند. همه زبان های کردی متعلق به دوره نوین زبان های ایرانی اند و نیای مستقیمی در دوره میانه ندارند و از زبان مادی نیز تنها چند واژه در نوشته های دیگر زبان های باستانی به جای مانده است.
در سال ۱۹۵۱ یکی از شاگردان معروف مینورسکی بنام دی. ان. مک کنزی که جزو سرشناس ترین متخصصین فارسی میانه ( پهلوی ) و زبانهای کردی شمرده می شود، مقاله ای با عنوان �ریشه های زبان کردی� نوشت. او در این نوشته اظهار تعجب کرد که چرا باوجود آنکه استاد مینورسکی به بسیاری ادعاهای مبالغه آمیز و مبهم دربارهٔ �ریشه کردها� جواب داده است، هنوز �موضوع کردهای معاصر به تاریخ از یک انگیزه بسیار ساده سرچشمه می گیرد و آن هم نیاز به اجداد قهرمان است و از آنجا که دوره امپراتوری مادها هنوز به اصطلاح صاحبی ندارد، کردهای معاصر پنهان نمی کنند که می خواهند مادهای باستان را در این نقش ببینند.
مک کنزی پس از بررسی بسیاری از گونه های زبان های ایرانی در مقاله معروفش بنام �ریشه های زبان کردی� می نویسد: �وظیفه نخست من باید تعریف زبان کردی از طریق تعیین مشخصاتی باشد که آن را از دیگر لهجه های ایرانی متمایز می کند. متأسفانه باید در ابتدای این بحث اعتراف کنم که نتایجی که به آن رسیده ام، عموماً منفی هستند، زیرا تقریباً در برابر هر مشخصه ویژه زبان کِردی، یک مشخصه مشابه در دستکم یک لهجه دیگر ایرانی وجود دارد� آنگاه او در ادامه این مقاله به تحلیل و مقایسه خصوصیات دستوری و صرفی ( مورفولوژیک ) کردی با دیگر زبان های ایرانی می پردازد، تا با نمونه های مختلف نظر خود را ثابت کند که کردی نیز مانند دیگر شاخه های خانواده زبان های ایرانی، یکی از این زبان هاست – مانند بلوچی یا لُری، تاتی – آذری یا گیلکی. بنظر مک کنزی و ویندفور کُردی از نزدیک ترین زبان های ایرانی به پارسی باستان ( هخامنشی ) است و حتی در دوره ای تحت تأثیر زبان پارتی بوده است که می دانیم ریشه اش در شرق دریای کاسپین بوده و در زمان اشکانیان زبان پارتی تقریباً همه گونه های زبان های ایرانی از جمله فارسی، کردی، تاتی، زازاکی و بلوچی و گورانی را تحت تأثیر خود قرار داده است
در مقابل، �گارنیک آساتوریان�نیز معتقد است که تنها بازمانده زبان مادی شاید�تاتی�در�آذربایجان�و�زبان های مرکزی�کاشان باشد. �صحت این نظریه را دیاکونف نیز مورد تأیید قرار داده است. چنان که وی در اثر مشهورش موسوم به �تاریخ ماد� می نویسد:
�هنوز در زمان حاضر هم تات ها و تالشی ها و مازندرانی ها به لهجه هایی سخن می گویند که از بقایای زبان هند و اروپایی می باشد که در آغاز زبان مادهای شرقی بوده است. امتیاز ویژه این لهجه ها، کهنگی و مهجوری اصوات می باشد که در بسیاری موارد با زبان فارسی تفاوت داشته و با مادی و پارتی و اوستایی مشابهت دارد�
• منابع ها. بلو، جویس� ( ۱۳۹۰ ) . �کردی�. �راهنمای زبان های ایرانی. ج. �۲. ترجمهٔ آرمان بختیاری، �عسکر بهرامی، �حسن رضایی باغ بیدی، نگین صالحی نیا. تهران: انتشارات ققنوس. �شابک�۹۶۴ - ۳۱۱ - ۳۹۰ - ۶.
• کردها نوادگان مادها - و. مینورسکی - ۱۳۸۲ نشر: ژیار
• مکالمات روزمره زبان کردی. مصطفی خرم دل. سال چاپ: ۱۹۸۱ نشر: انتشارات کردستان
• ( برگرفته از کتاب �قاموس زبان کردی�، تألیف عبدالرحیم ذبیحی، چاپ ۱۹۸۸ )
• وبسایت کردستان به آدرس: www. sorankurdistani. com
• فرهنگ کردی - کردی - فارسی ( هه نبانه بورینه۹ - عبدالرحمان شرفکندی ( هه ژار ) - انتشارات سروش
• Nikitine, Basil: Les Kurdes, Paris, 1956
• Ahmad, J. R. �: Dirasat Kurdiyah fi bilad Subartu ( 'Kurdish Studies in the Country of Subartu' ) - - in Arabic - Baghdad, 1984
• Ahmad, Jemal Rashid: Tarikh el - Kurd el - Qadim ( `The Ancient History of the Kurds' ) - - in Arabic - publication of the Saladin University, Hawler, 1990
• Driver, G. K. �: The Name Kurd and its Philological Connections; JRAS, 1923
• Driver, G. K. �: The Dispersion of the Kurds in Ancient Times, Journal of the Royal Asiatic Society of Great Britain and Ireland ( JRAS ) 1921, Part Four, pp. 563–572
زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان فارسی�تأثیر گذاشته است. نخستین تأثیر زبان ترکی بر پارسی، در زمان حضور سربازان تُرک در ارتش�سامانیان�روی داد. پس از آن، در زمان فرمان روایی�غزنویان، �سلجوقیان�و پس از�حملهٔ مغول، تعداد بیشتری�وام واژهٔ�ترکی به زبان فارسی راه یافت؛ اما بیشترین راه یابی واژه های ترکی به زبان فارسی در زمان فرمانروایی�صفویان، که ترکمانان�قزلباش�در تأسیس آن نقش اساسی داشتند، و�قاجاریان�بر ایران بود.
• منابع ها. تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. اول و دوم، انتشارات ققنوس، ۱۳۷۴
• تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. سوم، انتشارات بدیهه، ۱۳۷۴
• حسن بیگ روملو، �احسن التواریخ� ( ۲ جلد ) ، به تصحیح�عبدالحسین نوایی، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۴۹. ( مصحح در پایان جلد اول شرح مفصل و سودمندی از فهرست لغات�ترکی�و�مغولی�رایج در متون فارسی از سده هفتم به بعد را نوشته است )
• فرهنگ فارسی، محمد معین، انتشارات امیر کبیر، تهران، ۱۳۷۵
• غلط ننویسیم، ابوالحسن نجفی، مرکز نشر دانشگاهی، تهران، ۱۳۸۶
• فرهنگ کوچک زبان پهلوی، دیوید نیل مکنزی، ترجمه مهشید فخرایی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ۱۳۷۹




زبان های کردی
تاریخ زبان کُردی
دانش زبان شناسی اجازه می دهد مرزهای تقریبی مناطقی را که هسته اصلی قومی سخنرانان گویش های معاصر کرد شکل گرفته است، ترسیم شود. مکنزی در اوایل دهه ۱۹۶۰ ( مکنزی، ۱۹۶۱ ) در رابطه با تاریخ و گذشته زبان کردی فرضیاتی ارائه کرده است. مکنزی در آفرینش ایده های تدسکو ( ۱۹۲۱: ۲۵۵ ) و در مورد ویژگی های آوایی، مورفولوژیکی فونیکی مشترکی که بین کردی، فارسی و بلوچی مشترک است، مکنزی به این نتیجه رسید که گویشوران این سه زبان ممکن است یک بار در زمان های گذشته در تماس با هم و نزدیک به هم بوده اند. وی کوشیده است وحدت زبانی ادعایی فارسی - کرد - بلوچی را که احتمالاً در مناطق مرکزی ایران بوده بازسازی کند. مطابق نظریه مکنزی، پارس ها ( هخامنشیان ) �استان فارس�را در جنوب غربی اشغال کردند ( براساس این فرض که هخامنشیان به فارسی باستان صحبت می کرده اند و این زبان به درستی نیای فارسی امروزی باشد ) ، بلوچ ها ( پروتو - بلوچ ها، اجداد بلوچ های امروزی ) در مناطق مرکزی غرب ایران ساکن بوده اند و کردها ( پروتو - کردها، اجداد کردهای امروزی ) در شمال غربی لرستان و اصفهان کنونی زندگی می کرده اند.
... [مشاهده متن کامل]
ارتباط زبان اوستایی، پارسی، مادی و پهلوی با زبان های کردی
در سال های اخیر تصور نادرستی در بین عوام از ارتباط�زبان اوستایی�و کردی ایجاد شده است. زبان اوستایی یک زبان ایرانی شرقی است و زبان های کردی جزو شاخه غربی زبان های ایرانی اند و به طبع نمی توانند بازمانده یک زبان ایرانی شرقی ( اوستایی ) باشند. همانندی های فارسی، کردی، بلوچی و هر زبان ایرانی دیگر با اوستایی بدین دلیل است که همه این زبان ها ایرانی اند و از یک نیای مشترک زبان نیا - ایرانی منشعب شده اند.
از�زبان مادی�نیز تنها واژگان انگشت شماری در آثار دیگر زبان ها به جای مانده و به طبع بر اساس چند واژه معدود نمی توان هیچ زبانی را بازمانده زبان مادی دانست. همچنین زبان اوستایی و مادی متعلق به دوره کهن یا باستانی زبان های ایرانی اند و هیچ بازمانده شناخته شده ای در دوره میانه زبان های ایرانی ندارند. همه زبان های کردی متعلق به دوره نوین زبان های ایرانی اند و نیای مستقیمی در دوره میانه ندارند.
زبان پهلوی ساسانی که نام دانشگاهی آن�پارسی میانه�است و�پارسیگ�نامیده می شده، نیای زبان فارسی است و طبیعتاً مانند فارسی، یک زبان ایرانی جنوب غربی است. زبان پهلوی اشکانی ( زبان پارتی ) یا�پهلوانی�یک زبان ایرانی شمال غربی است و از این نظر با�تالشی، �گیلکی، �مازندرانی ( طبری ) ، �زازایی، �گورانی�هم خانواده است
زبان کردی متعلق به شاخه ایرانی خانواده هندو اروپایی است. زبان شناسان معمولاً زبان کردی را به عنوان زبان های شمال غربی ایران�و�بعضی محققان این زبان را به عنوان میانجی بین شمال غرب ( اشکانی ) و جنوب غربی ( پارسی باستان ) ایران طبقه بندی می کنند. مارتین ون براینسنن یادآور می شود که �کردی ویژگی و عنصر زبانی قوی جنوب غربی ( پارسی هخامنشی ) را دارد�، در حالی که �زازا و گوران متعلق به گروه شمال غربی ( اشکانی _ مادی ) ایران هستند�
لودویگ پولس معتقد است که کردی به نظر می رسد زبان اصلی شمال غربی ایران است. اما اذعان می کند که ویژگی های مشترک بسیاری با زبان های جنوب غربی ایرانی مانند پارسی باستان دارد، که ظاهراً به دلیل تماس های طولانی مدت و زیاد تاریخی می باشد.
ولادیمیر مینورسکی خاورشناس و دیپلمات روسی معتقد است اقوام کردها بازماندهٔ مادها هستند، ولی هیچ ادعا و اثبات زبان شناختی مبنی بر ارتباط زبان های کردی امروز با زبان مادی ارائه نداده است و فقط از دید تاریخی به مسئله نگریسته است. همان طور که گفته آمد، زبان مادی متعلق به دوره کهن یا باستانی زبان های ایرانی اند و هیچ بازمانده شناخته شده ای در دوره میانه زبان های ایرانی ندارند. همه زبان های کردی متعلق به دوره نوین زبان های ایرانی اند و نیای مستقیمی در دوره میانه ندارند و از زبان مادی نیز تنها چند واژه در نوشته های دیگر زبان های باستانی به جای مانده است.
در سال ۱۹۵۱ یکی از شاگردان معروف مینورسکی بنام دی. ان. مک کنزی که جزو سرشناس ترین متخصصین فارسی میانه ( پهلوی ) و زبانهای کردی شمرده می شود، مقاله ای با عنوان �ریشه های زبان کردی� نوشت. او در این نوشته اظهار تعجب کرد که چرا باوجود آنکه استاد مینورسکی به بسیاری ادعاهای مبالغه آمیز و مبهم دربارهٔ �ریشه کردها� جواب داده است، هنوز �موضوع کردهای معاصر به تاریخ از یک انگیزه بسیار ساده سرچشمه می گیرد و آن هم نیاز به اجداد قهرمان است و از آنجا که دوره امپراتوری مادها هنوز به اصطلاح صاحبی ندارد، کردهای معاصر پنهان نمی کنند که می خواهند مادهای باستان را در این نقش ببینند.
مک کنزی پس از بررسی بسیاری از گونه های زبان های ایرانی در مقاله معروفش بنام �ریشه های زبان کردی� می نویسد: �وظیفه نخست من باید تعریف زبان کردی از طریق تعیین مشخصاتی باشد که آن را از دیگر لهجه های ایرانی متمایز می کند. متأسفانه باید در ابتدای این بحث اعتراف کنم که نتایجی که به آن رسیده ام، عموماً منفی هستند، زیرا تقریباً در برابر هر مشخصه ویژه زبان کِردی، یک مشخصه مشابه در دستکم یک لهجه دیگر ایرانی وجود دارد� آنگاه او در ادامه این مقاله به تحلیل و مقایسه خصوصیات دستوری و صرفی ( مورفولوژیک ) کردی با دیگر زبان های ایرانی می پردازد، تا با نمونه های مختلف نظر خود را ثابت کند که کردی نیز مانند دیگر شاخه های خانواده زبان های ایرانی، یکی از این زبان هاست – مانند بلوچی یا لُری، تاتی – آذری یا گیلکی. بنظر مک کنزی و ویندفور کُردی از نزدیک ترین زبان های ایرانی به پارسی باستان ( هخامنشی ) است و حتی در دوره ای تحت تأثیر زبان پارتی بوده است که می دانیم ریشه اش در شرق دریای کاسپین بوده و در زمان اشکانیان زبان پارتی تقریباً همه گونه های زبان های ایرانی از جمله فارسی، کردی، تاتی، زازاکی و بلوچی و گورانی را تحت تأثیر خود قرار داده است
در مقابل، �گارنیک آساتوریان�نیز معتقد است که تنها بازمانده زبان مادی شاید�تاتی�در�آذربایجان�و�زبان های مرکزی�کاشان باشد. �صحت این نظریه را دیاکونف نیز مورد تأیید قرار داده است. چنان که وی در اثر مشهورش موسوم به �تاریخ ماد� می نویسد:
�هنوز در زمان حاضر هم تات ها و تالشی ها و مازندرانی ها به لهجه هایی سخن می گویند که از بقایای زبان هند و اروپایی می باشد که در آغاز زبان مادهای شرقی بوده است. امتیاز ویژه این لهجه ها، کهنگی و مهجوری اصوات می باشد که در بسیاری موارد با زبان فارسی تفاوت داشته و با مادی و پارتی و اوستایی مشابهت دارد�
• منابع ها. بلو، جویس� ( ۱۳۹۰ ) . �کردی�. �راهنمای زبان های ایرانی. ج. �۲. ترجمهٔ آرمان بختیاری، �عسکر بهرامی، �حسن رضایی باغ بیدی، نگین صالحی نیا. تهران: انتشارات ققنوس. �شابک�۹۶۴ - ۳۱۱ - ۳۹۰ - ۶.
• کردها نوادگان مادها - و. مینورسکی - ۱۳۸۲ نشر: ژیار
• مکالمات روزمره زبان کردی. مصطفی خرم دل. سال چاپ: ۱۹۸۱ نشر: انتشارات کردستان
• ( برگرفته از کتاب �قاموس زبان کردی�، تألیف عبدالرحیم ذبیحی، چاپ ۱۹۸۸ )
• وبسایت کردستان به آدرس: www. sorankurdistani. com
• فرهنگ کردی - کردی - فارسی ( هه نبانه بورینه۹ - عبدالرحمان شرفکندی ( هه ژار ) - انتشارات سروش
زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان فارسی�تأثیر گذاشته است. نخستین تأثیر زبان ترکی بر پارسی، در زمان حضور سربازان تُرک در ارتش�سامانیان�روی داد. پس از آن، در زمان فرمان روایی�غزنویان، �سلجوقیان�و پس از�حملهٔ مغول، تعداد بیشتری�وام واژهٔ�ترکی به زبان فارسی راه یافت؛ اما بیشترین راه یابی واژه های ترکی به زبان فارسی در زمان فرمانروایی�صفویان، که ترکمانان�قزلباش�در تأسیس آن نقش اساسی داشتند، و�قاجاریان�بر ایران بود.
• منابع ها. تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. اول و دوم، انتشارات ققنوس، ۱۳۷۴
• تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. سوم، انتشارات بدیهه، ۱۳۷۴
• حسن بیگ روملو، �احسن التواریخ� ( ۲ جلد ) ، به تصحیح�عبدالحسین نوایی، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۴۹. ( مصحح در پایان جلد اول شرح مفصل و سودمندی از فهرست لغات�ترکی�و�مغولی�رایج در متون فارسی از سده هفتم به بعد را نوشته است )
• فرهنگ فارسی، محمد معین، انتشارات امیر کبیر، تهران، ۱۳۷۵
• غلط ننویسیم، ابوالحسن نجفی، مرکز نشر دانشگاهی، تهران، ۱۳۸۶
• فرهنگ کوچک زبان پهلوی، دیوید نیل مکنزی، ترجمه مهشید فخرایی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ۱۳۷۹




منبع فرهنگ ریشه های هندواروپایی زبان فارسی


مَرمَر: این واژه ی یونانی بوده: مرمروس، که سپس رفته در زبان تازی ( عربی ) و شده مَرمَر.
�واژه یاب از ابوالقاسم پرتو�
زبان پارسی زیبا است.
�واژه یاب از ابوالقاسم پرتو�
زبان پارسی زیبا است.
مُرمُر: در گویش بهبهان به معنی ژکان، غرغر کردن و زیر لب حرف شدن به نشانه اعتراض و نارضایتی
رخام . . . .
نوخندان
مرمر :[ اصطلاح سنگ بری] واژه مرمر در اصطلاح سنگبری به طور معمولی به کلیه سنگهای کربناته ، که قابل برش و صیقل باشند و به عنوان سنگ نما استفاده می شود اطلاق می گردد . این گروه از سنگها به طور معمول ازکلسیت یا دولومیت تشکیل شده اند و کلیه سنگهایی را که تماما” از caco3 یا از caco3 و Mgco3 و یا ترکیبی از این دو شکل تشکیل شده باشند ، شامل می شوند .
... [مشاهده متن کامل]
این دسته از سنگها در اکثر نقاط دنیا جهت تهیه سنگهای ساختمانی و یا سنگهای خرد شده یا سنگهای نما و تزئینی مورد استفاده قرار می گیرند در اصطلاح زمین شناسی و سنگ شناسی مرمر به سنگهای کربناتی که تحت تاثیر دگرگونی قرار گرفته اند اطلاق می گردد .
در تجارت سنگهای تزئینی و نما جهت مشخص کردن مرمرهای واقعی از واژه انیکس ( Onix ) استفاده می شود .
... [مشاهده متن کامل]
این دسته از سنگها در اکثر نقاط دنیا جهت تهیه سنگهای ساختمانی و یا سنگهای خرد شده یا سنگهای نما و تزئینی مورد استفاده قرار می گیرند در اصطلاح زمین شناسی و سنگ شناسی مرمر به سنگهای کربناتی که تحت تاثیر دگرگونی قرار گرفته اند اطلاق می گردد .
در تجارت سنگهای تزئینی و نما جهت مشخص کردن مرمرهای واقعی از واژه انیکس ( Onix ) استفاده می شود .
رخام