مرقص

لغت نامه دهخدا

مرقص. [ م ُ ق ِ ] ( ع ص ) نعت فاعلی از ارقاص. رجوع به ارقاص شود.

مرقص. [ م ُ رَق ْ ق ِ ] ( ع ص ) نعت فاعلی از ترقیص. رجوع به ترقیص شود. || شعر مرقص ؛ شعری که بی نهایت طرب انگیز باشد آن چنانکه شنونده را به رقص وادارد. ( از اقرب الموارد ).

فرهنگ فارسی

شعر طرب انگیز

پیشنهاد کاربران

بپرس