مرغش


معنی انگلیسی:
marcasite

لغت نامه دهخدا

مرغش. [ م ُ غ ِ / م ُ رَغ ْ غ ِ ] ( ع ص ) مرغس. به ناز و نعمت پرورنده خود را. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ).

مرغش. [ م َ غ َ ] ( اِ ) مرقشیشا، که نوعی سنگ است. رجوع به مرقشیشا شود.

مرغش. [ م َ غ َ ] ( اِخ ) شهری است به شام.

مرغش. [ م َ غ َ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان تبادگان بخش حومه شهرستان مشهد. واقع در 12هزارگزی جنوب شرقی مشهد و 13 هزارگزی جنوب کشف رود. آب آن از رودخانه و راه آن مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9 ).

فرهنگ فارسی

( اسم ) مرقشیشا .

پیشنهاد کاربران

با عرض سلام خواهشمندم نام دهستان مرغش را در لغتنامه قسمت توضیحات درج بفرمایید
دهستان مرغش
شهر کاخک
شهرستان گناباد
خراسان رضوی
سپاسگزارم
سلام علیکم
مرغش نام دهستانی است از بخش و شهر کاخک شهرستان گناباد خراسان رضوی دارای قدمت بیش از هزار سال که از عاشقان اهلبیت بویژه امام حسین علیه السلام در این دهستان ساکن میباشند

بپرس