لغت نامه دهخدا
مرغز. [ م َ غ َ / غ ُ ] ( اِخ ) نام جایی و مقامی است. ( برهان ) ( از جهانگیری ). موضعی است به حدود غور و هرات. موی گوسفندان آنجا نرم و بلند و پیچیده است که در زمستان در زیر پا نهند و بر آن نشینند. ( آنندراج ). مرحوم دهخدا در این مورد چنین نوشته است : گمان می کنم فرهنگ نویسان از کلمه مرغزی که منسوب به مرو است به اشتباه افتاده و مرغز را نام محلی فرض کرده باشند.
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید