مرغ نامه آور ؛ مرغی که نامه ها بر پای او بندند تا از شهری به شهری برد. مرغ نامه. مرغ نامه بر. کبوتر قاصد. کبوتر نامه بر:
آمد آن مرغ نامه آور دوست
صبحگاهی کز آشیان برخاست.
خاقانی.
- || کنایه از هدهد است که مرغ سلیمان باشد. ( برهان ) .
... [مشاهده متن کامل]
- || پیک و قاصد. ( برهان ) .
- مرغ نامه بر ؛ مرغ نامه. مرغ نامه آور. کبوتر نامه. قاصد. کبوتر نامه بر :
نامه در مرغ نامه بر بستم
چون رساند به شاه من رستم.
نظامی ( هفت پیکر ص 266 ) .
آمد آن مرغ نامه آور دوست
صبحگاهی کز آشیان برخاست.
خاقانی.
- || کنایه از هدهد است که مرغ سلیمان باشد. ( برهان ) .
... [مشاهده متن کامل]
- || پیک و قاصد. ( برهان ) .
- مرغ نامه بر ؛ مرغ نامه. مرغ نامه آور. کبوتر نامه. قاصد. کبوتر نامه بر :
نامه در مرغ نامه بر بستم
چون رساند به شاه من رستم.
نظامی ( هفت پیکر ص 266 ) .
مرغ نامه آور ؛ مرغی که نامه ها بر پای او بندند تا از شهری به شهری برد. مرغ نامه. مرغ نامه بر. کبوتر قاصد. کبوتر نامه بر:
آمد آن مرغ نامه آور دوست
صبحگاهی کز آشیان برخاست.
خاقانی.
آمد آن مرغ نامه آور دوست
صبحگاهی کز آشیان برخاست.
خاقانی.