damp (فعل)خیساندن، مرطوب کردن، دلمرده کردن، حالت خفقان پیدا کردن، مرطوب ساختن، خیس کردنmoisten (فعل)خیساندن، تر کردن، مرطوب کردن، خیس کردن، مرطوب شدن، نمدار کردن، تر شدنwet (فعل)خیساندن، تر کردن، مرطوب کردن، خیس کردن، خیس خوردن، نمناک کردنmoist (فعل)مرطوب کردن