مرسن

لغت نامه دهخدا

مرسن. [ م َ س ِ ] ( ع اِ ) جای بستن رسن از بینی ستور. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). || بینی. ( از اقرب الموارد ). نخست به معنی جای بستن رسن از بینی ستور بوده است سپس به کثرت استعمال برای بینی و حتی بینی انسان به کار رفته است ؛ فعلت ذلک علی رغم مرسنه ؛ أی انفه ؛ یعنی بر خلاف میل او. ( از منتهی الارب ). ج ، مَراسن. ( اقرب الموارد ).

فرهنگ فارسی

جای بستن رسن از بینی ستور

گویش مازنی

/mersen/ مرتع پرتاسی حوزه ی لفور قائم شهر

دانشنامه عمومی

مرسن ( انگلیسی: Mersen ) شرکت تجهیزات الکتریکی فرانسوی است، که در سال ۱۸۹۱ تأسیس شد.
عکس مرسن
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

مَرسِن از دو بخش مَر و سِن تشکیل شده است که بخش اول آن یعنی مَر خلاصه شده یا برگرفته شده از کلمه ی مَرمَر که سنگی سفید و زیباست ( سفید، پاک، نیک، درخشان، چشمگیر ) و بخش دوم آن یعنی سِن مکانی برای به نمایش
...
[مشاهده متن کامل]
گذاشتن است برداشته شده و از تلفیق این دو باهم واژه ی مَرسِن به وجود آمده که به معنی *بهترین برای نمایش*است

بپرس