مرزیده

لغت نامه دهخدا

مرزیده. [ م ُ دَ / دِ ] ( ن مف ) که با وی مقارنه و نزدیکی کرده باشند. مفعول. رجوع به مرزیدن و مُرز شود.

فرهنگ فارسی

کیب که با او جماع کرده باشند جمع : مرزیدگان .

فرهنگ معین

(مَ یا مُ دَ یا دِ ) (اِمف . ) کسی که با او جماع کرده باشند، ج . مرزیدگان .

پیشنهاد کاربران

بپرس