مرزن

لغت نامه دهخدا

مرزن. [ م َ زَ ] ( اِ ) موش. ( برهان قاطع ). در مرزنگوش و مرزن آباد که قریه ای است در حوالی چالوس با موش های بزرگ و فراوان «مرزن » باقی مانده است. ( یادداشت مرحوم دهخدا ). رجوع به مرز و نیز رجوع به مرزنگوش شود.

فرهنگ فارسی

موش

پیشنهاد کاربران

اصل کلمه مرژن است
مر یعنی مرگ و نیستی، ژن یعنی تولید کننده،
مرژن همان موش است که در باعث شیوع بیماری طاعون میشد به همین علت مرژن یا مرزن یعنی تولید کننده مرگ