مرز قرقیزستان - تاجیکستان مرزی میان این دو کشور است که ۹۸۴ کیلومتر طول و از نقطهٔ مرزی سه گانهٔ ازبکستان تا نقطهٔ مرزی سه گانه با چین امتداد دارد. [ ۱]
روسیه در سده نوزدهم با الحاق خانات مستقل خوقند و خیوه و امارت بخارا آسیای میانه را فتح کرد. پس از اینکه کمونیست ها در سال ۱۹۱۷ قدرت را به دست گرفتند و اتحاد جماهیر شوروی را ایجاد کردند، تصمیم گرفته شد آسیای میانه را در فرآیندی به نام مرزنگاری اقلیمی ملی ( یا NTD ) به جمهوری های قومی تقسیم کند. این مطابق با تئوری کمونیستی که ناسیونالیسم را گامی ضروری در مسیر رسیدن به جامعه کمونیستی می دانست و تعریف جوزف استالین از ملت به عنوان «جامعه ای از مردم با سابقه تاریخی و باثبات که بر اساس زبان، قلمرو، زندگی اقتصادی و ساختار روانی مشترک شکل گرفته که در یک فرهنگ مشترک تجلی یافته است بود.
تحدید مرز ملی بیشتر یک نمونه از گزاره معروف تفرقه بینداز و حکومت کن بود و به عبارتی تلاش عمدی ماکیاولیستی توسط استالین برای حفظ هژمونی شوروی بر منطقه با تقسیم مصنوعی ساکنان آن به کشورهای جداگانه و با ترسیم عمدی مرزها به گونه ای که اقلیت ها را در درون کشور خود رها می کند، به تصویر کشیده می شود. [ ۲] اگرچه شوروی در واقع نگران تهدید احتمالی ناسیونالیسم پان ترکیستی بود. [ ۳] برای نمونه جنبش باسماچی در دهه ۱۹۲۰ که تصویر بسیار ظریف تری از آنچه به نظر می رسید، ارائه داد. [ ۴] [ ۵] [ ۶]
هدف شوروی ایجاد جمهوری های همگن قومی بود، با این حال بسیاری از مناطق از نظر قومی مختلط بودند ( مثلاً دره فرغانه ) و اغلب ثابت می شد که برچسب قومی «صحیح» به برخی از مردمان ( مثلاً سارت ها که ترکیبی از تاجیک ها و ازبک ها بودند یا قبایل ترکمن/ازبک در امتداد آمودریا ) کار ساده ای نیست. [ ۷] [ ۸] نخبگان ملی و محلی به شدت دربارهٔ مردم خود استدلال می کردند ( و در بسیاری موارد اغراق می کردند ) و شوروی اغلب مجبور می شد بین آن ها قضاوت کند، که بیشتر نبود دانش تخصصی و کمبود داده های قوم نگاری دقیق یا به روز در مورد منطقه مانع کار می شد. [ ۷] [ ۹] علاوه بر این، NTD همچنین با هدف ایجاد نهادهای «بادوام»، با موضوعات اقتصادی، جغرافیایی، کشاورزی و زیرساختی نیز در نظر گرفته شده و غالباً بر آن دسته از قومیت ها غلبه می کرد. [ ۱۰] [ ۱۱] تلاش برای ایجاد تعادل میان این اهداف متناقض در چارچوب کلی ناسیونالیستی بسیار دشوار و اغلب غیرممکن بود، که منجر به ترسیم مرزهای اغلب پیچیده، مناطق تحت محاصره متعدد و ایجاد اجتناب ناپذیر اقلیت های بزرگی شد که در نهایت در جمهوری «اشتباه» زندگی کردند. علاوه بر این، شوروی هرگز قصد نداشت که این مرزها مانند امروز به مرزهای بین المللی تبدیل شوند.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفروسیه در سده نوزدهم با الحاق خانات مستقل خوقند و خیوه و امارت بخارا آسیای میانه را فتح کرد. پس از اینکه کمونیست ها در سال ۱۹۱۷ قدرت را به دست گرفتند و اتحاد جماهیر شوروی را ایجاد کردند، تصمیم گرفته شد آسیای میانه را در فرآیندی به نام مرزنگاری اقلیمی ملی ( یا NTD ) به جمهوری های قومی تقسیم کند. این مطابق با تئوری کمونیستی که ناسیونالیسم را گامی ضروری در مسیر رسیدن به جامعه کمونیستی می دانست و تعریف جوزف استالین از ملت به عنوان «جامعه ای از مردم با سابقه تاریخی و باثبات که بر اساس زبان، قلمرو، زندگی اقتصادی و ساختار روانی مشترک شکل گرفته که در یک فرهنگ مشترک تجلی یافته است بود.
تحدید مرز ملی بیشتر یک نمونه از گزاره معروف تفرقه بینداز و حکومت کن بود و به عبارتی تلاش عمدی ماکیاولیستی توسط استالین برای حفظ هژمونی شوروی بر منطقه با تقسیم مصنوعی ساکنان آن به کشورهای جداگانه و با ترسیم عمدی مرزها به گونه ای که اقلیت ها را در درون کشور خود رها می کند، به تصویر کشیده می شود. [ ۲] اگرچه شوروی در واقع نگران تهدید احتمالی ناسیونالیسم پان ترکیستی بود. [ ۳] برای نمونه جنبش باسماچی در دهه ۱۹۲۰ که تصویر بسیار ظریف تری از آنچه به نظر می رسید، ارائه داد. [ ۴] [ ۵] [ ۶]
هدف شوروی ایجاد جمهوری های همگن قومی بود، با این حال بسیاری از مناطق از نظر قومی مختلط بودند ( مثلاً دره فرغانه ) و اغلب ثابت می شد که برچسب قومی «صحیح» به برخی از مردمان ( مثلاً سارت ها که ترکیبی از تاجیک ها و ازبک ها بودند یا قبایل ترکمن/ازبک در امتداد آمودریا ) کار ساده ای نیست. [ ۷] [ ۸] نخبگان ملی و محلی به شدت دربارهٔ مردم خود استدلال می کردند ( و در بسیاری موارد اغراق می کردند ) و شوروی اغلب مجبور می شد بین آن ها قضاوت کند، که بیشتر نبود دانش تخصصی و کمبود داده های قوم نگاری دقیق یا به روز در مورد منطقه مانع کار می شد. [ ۷] [ ۹] علاوه بر این، NTD همچنین با هدف ایجاد نهادهای «بادوام»، با موضوعات اقتصادی، جغرافیایی، کشاورزی و زیرساختی نیز در نظر گرفته شده و غالباً بر آن دسته از قومیت ها غلبه می کرد. [ ۱۰] [ ۱۱] تلاش برای ایجاد تعادل میان این اهداف متناقض در چارچوب کلی ناسیونالیستی بسیار دشوار و اغلب غیرممکن بود، که منجر به ترسیم مرزهای اغلب پیچیده، مناطق تحت محاصره متعدد و ایجاد اجتناب ناپذیر اقلیت های بزرگی شد که در نهایت در جمهوری «اشتباه» زندگی کردند. علاوه بر این، شوروی هرگز قصد نداشت که این مرزها مانند امروز به مرزهای بین المللی تبدیل شوند.
wiki: مرز قرقیزستان–تاجیکستان