مردونیه

فرهنگ فارسی

سردار ایرانی پسر گبریاس .مردونیه با دختر داریوش ازدواج کرد و فتوحات نمایانی در جنگهای مختلف نمود. در سال ۴۷۹ قبل از میلاد مقتول گردید .

دانشنامه آزاد فارسی

مَردونیه (Mardonius)
سردار ایرانی در ۴۹۲پ م، پس از شورش ایونی، به فرمان داریوش اول به فرماندهی ایالت ایونیدر غرب آسیای صغیر انتخاب شد. او با عزل جباران و برقراری دموکراسی به ناآرامی های داخلی پایان داد. مردونیه برادرزاده و داماد داریوش اولبود و در جریان دومین حملۀ خشاریاشابه یونان (۴۸۰پ م) مشاور اصلی و سردار او بود. پس از شکست خشایارشا از یونانیان در سالامیسمردونیه با سپاهیانش همچنان در خاک یونان ماند و سرانجام در نبرد پلاتهکشته شد (۴۷۹ پ م).

پیشنهاد کاربران

مردونیه ( به پارسی باستان: 𐎶𐎼𐎯𐎢𐎴𐎡𐎹؛ نویسه گردانی: Mr̥duniyaʰ ؛ زبان یونانی باستان: Μαρδόνιος؛ نویسه گردانی: Mardónios ) ، ( درگذشته ۴۷۹ پیش از میلاد ) که یونانی ها او را به نام مردونیوس می شناسند، فرزند گئوبروه، شوهر اَرتَه زوشتری دختر داریوش بزرگ و از فرماندهان سپاه ایران در نبردهای ایران و یونان در اوایل سدهٔ پنجم پیش از میلاد بود.
...
[مشاهده متن کامل]

پدر مردونیه، گئوبروه، یکی از هفت نفری بود که داریوش بزرگ را در بازپس گیری تاج و تخت از گئومات یاری داده بود. داریوش با دختر گئوبروه ازدواج کرد و خواهر خود را نیز به همسری گئوبروه درآورد. مردونیه نیز با دختر داریوش ( از آرتیستون، دختر کوروش بزرگ ) به نام اَرتَه زوشتری ازدواج کرد.
داریوش بزرگ در ۴۹۳ پ. م. مردونیه را برای آرام ساختن شورش و جانشینی آرتافرنه، ساتراپ اسپاردا، به ایونیا فرستاد، او هنگام عبور از سواحل آسیای صغیر، تمامی شورشی ها و حاکمان خودخوانده را برکنار و در آن دولت شهرها حکومت هایی به شیوه دموکراسی را ایجاد کرد.
مردونیه به هلسپونت و تراکیه رفت و مقدونیه و جزیره تاسوس را تحت تسلط خود درآورد. هرودوت، تاریخ نویس یونانی این نبرد را یک لشکرکشی برنامه ریزی شده علیه ارتریا و آتن تفسیر نمود. اما این سفر به ناموفق بود، زیرا بخش عمده ای از کشتی های سپاه ایران هنگام حرکت به دور کوه آتوس قربانی طوفان بزرگی شدند.
پس این اتفاق در همان زمان نیروهای زمینی نیز توسط قبیله ای تراکیه ای به نام بریگس مورد حمله قرار گرفتند. پس کسب پیروزی بر این قبیله، مردونیه که خودش نیز مجروح شده بود، دستور عقب نشینی داد. از آن جایی که این رویداد تلفات بسیاری داشت، شاه مردونیه را از فرماندهی خود برکنار کرد و رهبران دیگری را به جای او منصوب کرد.
در سال ۴۹۰ پ. م. پارس ها جزایر دریای اژه را فتح کردند، اما مردونیه که قبلاً یک ناوگان را از دست داده بود، مسئولیت این لشکرکشی را بر عهده نداشت. ۶۰۰ کشتی توسط داتیه و آرتافرنه دوم فرماندهی می شدند.
هدف از سفر داتیه و آرتافرنه، اضافه کردن جزیره ناکسوس در دریای اژه به امپراتوری ایران ( پارس ) ، و ایجاد یک منطقه حائل میان ایونیا و سرزمین اصلی یونان بود. آن ها همچنین مجبور بودند ائوبویا ( بهمراه پایتختش ارتریا ) را فتح کنند و حاکم سابق آتن، هیپیاس، که فردی طرفدار ایران بود را بازگردانند. این سفر موفقیت آمیز بود و ناکسوس تسخیر شد، و ارتریا نیز سقوط کرد.

مردونیهمردونیهمردونیه
منابع• https://fa.wikipedia.org/wiki/مردونیه
مردونیه ( درگذشته ۴۷۹ پیش از میلاد ) که یونانیان او را به نام مردونیوس می شناسند، داماد داریوش بزرگ و از فرماندهان سپاه ایران در نبردهای ایران و یونان در اوایل سدهٔ پنجم پیش از میلاد بود.
محتویات [نمایش]
...
[مشاهده متن کامل]

سال های آغازین [ویرایش]
پدر مردونیه، گبریاس ( گَوبَروَ ) ، داریوش را در بازپسگیری تاج و تخت از گئومات یاری داد. داریوش خواهر خود را به همسری گبریاس درآورد و خود با دختر او ازدواج کرد. مردونیه نیز با دختر داریوش بنام آرتوزسترا[۱] ازدواج کرد و داماد او شد.
مردونیه در زمان داریوش [ویرایش]
تصویری از داریوش که توسط نقاشان یونانی کشیده شده است. قدمت این تصویر به قرن چهارم پیش از میلاد می رسد.
داریوش بزرگ در۴۹۳ پیش از میلاد، مردونیه را برای آرام ساختن شورش و جانشینی ساتراپ آرتافرن به ایونیه ( ایونیا ) فرستاد. مردونیه شورش را فرونشاند.
پس از آن ناوگان مردونیه که مشتمل بر ۳۰۰ کشتی بود از داردانل ( هلس پونت ) گذشت و ارتشی ۲۰ هزار نفری در آنجا به او ملحق شد. او به جزیرهٔ یونانی تاسوس که دارای معادن مهمی بود، حمله کرد و آنجا را خراج گذار ایران ساخت.
هرودوت، تاریخ نویس یونانی این نبرد را لشکرکشی ای برنامه ریزی شده علیه ارتریا و آتن تفسیر نمود. اما ناوگان مردونیه در راه بازگشت به آسیا در دماغهٔ آتوس دچار گردبادی سخت شد که منجر به غرق بسیاری از کشتی ها گردید و همین امر سبب شد تا پس از بازگشت از فرماندهی عزل شود.
مردونیه در زمان خشایارشا [ویرایش]
در زمان داریوش بزرگ نبرد ماراتن بین ایران و یونان درگرفت که به شکست ایران انجامید. پس از مرگ داریوش و برتخت نشستن خشایارشا، اطرافیان او از جمله مردونیه که این شکست را مایهٔ سرشکستگی ایران می دانستند، از خشایارشا خواستند تا برای گرفتن انتقام به یونان حمله کند. بدین ترتیب نبرد ترموپیل در اوت ۴۸۰ پیش از میلاد آغاز شد.
با شکست هخامنشیان در جنگ سالامیس، مردونیه خشایارشا را ترغیب کرد تا به ایران بازگردد و خود تصمیم گرفت تا تصرف کامل یونان در آنجا باقی بماند. وی آتن را دوباره به تصرف در آورد. مردونیه به یونانیان پیشنهاد نمود که اگر قرارداد متارکهٔ جنگ را امضا نمایند و تبعیت ایران را بپذیرند، آتن را به آنان بازگردانده و در بازسازی آن سهیم شود. اما یونانیان این پیشنهاد را نپذیرفتند و آمادهٔ نبردی دیگر شدند. مردونیه در 479 پیش از میلاد در جنگ پلاته به دست یونانی ها کشته شد و سپاهیانش نیز شکست خوردند.
پانویس [ویرایش]
↑ هرودوت، ص ۳۳۷
منابع [ویرایش]
هرودوت. تواریخ. تهران: انتشارات فرهنگستان ادب و هنر ایران، ۱۳۵۶
پیرنیا, حسن. تاریخ ایران باستان جلد یکم
Jona Lendering. «Mardonius». LIVIUS. بازبینی شده در ۱۸ دسامبر ۲۰۰۹.
«Mardonius». Encyclopedia Britannica. بازبینی شده در ۱۸ دسامبر ۲۰۰۹.
مشارکت کنندگان ویکی پدیا، «Mardonius»، ویکی پدیای انگلیسی، دانشنامهٔ آزاد ( بازیابی در ۱۸ دسامبر ۲۰۰۹ ) .
جستار وابسته [ویرایش]
جنگ ترموپیل
رده: فرماندهان تاریخی ایران
قس انگلیسی
Mardonius ( Persian: Mardoniye‎, Ancient Greek: Μαρδόνιος; died 479 BC ) was a leading Persian military commander during the Persian Wars with Greece in the early 5th century BC.
Contents [show]
[edit]Early years
Mardonius was the son of Gobryas, a Persian nobleman who had assisted the Achaemenid prince Darius when he claimed the throne. The alliance between the new king and his friend was cemented by diplomatic marriages: Darius married Gobryas' daughter, and Gobryas married Darius' sister. Mardonius became the son - in - law of Darius I of Persia when he married Darius’ daughter Artozostra.
[edit]Persian Wars with the Greeks
Darius appointed Mardonius as one of his generals and, after the Ionian Revolt, sent him in 492 BC to punish the Greek city - state of Athens for assisting the Ionians. On his way to Athens, he used his army in the Ionian cities to depose the Persian tyrants and set up democratic governments, an action which surprised the Greeks at that time. Historians consider that he may have taken this action so that the Ionians would not revolt a second time after the Persian army had passed through. [1] His fleet and army then passed across the Hellespont. Mardonius first attacked Thasos, a Greek island which possessed gold mines. It became a tributary of the Achaemenid empire. The navy and the army continued onto Macedonia, which was soon added to the Persian Empire.
However, after these victories, Mardonius’ fleet was destroyed in a storm off the coast near Mount Athos. According to Herodotus, the Persians lost 300 ships and 20, 000 men. Around this time, Mardonius was commanding the army in a battle in Thrace. While Mardonius was wounded in the battle, he was victorious. Nevertheless, the loss of the fleet meant that he had to retreat back into Asia Minor. [2] He was relieved of his command by Darius, who appointed Datis and Artaphernes to lead the invasion of Greece in 490 BC, and though they were subsequently successful in capturing Naxos and destroying Eretria, they were later defeated at the Battle of Marathon.
Mardonius came back into favour under Darius' successor Xerxes I, Mardonius' cousin and brother - in - law. Xerxes was at first not interested in renewing the war with Greece, but Mardonius repeatedly tried to convince him that he must avenge Darius' defeat. This view was opposed by . . .

بپرس