( مردودة ) مردودة. [ م َ دَ ] ( ع ص ) تأنیث مردود. رجوع به مردود شود. || زنی طلاق داده. ( مهذب الاسماء ). زن مطلقه که به خانه پدر و مادر خود بازگردد. ( منتهی الارب ). مطلقه. رُدَّی. ( از متن اللغة ). || ( اِ ) ستره. ( منتهی الارب ). استره. زیرا که به سوی دسته خود بازگردانیده می شود. ( منتهی الارب ). الموسی ̍ لانها ترد فی نصابها. ( متن اللغة ).
فرهنگ فارسی
( اسم ) مونث مردود جمع : مردودات .
فرهنگ عمید
۱. (فقه ) ویژگی زن طلاق داده شده که به خانۀ پدر بازگشته است. ۲. (اسم، صفت ) [قدیمی] تاریک و متروک.