مرده شو

/mordeSu/

مترادف مرده شو: غسال، مرده شور

لغت نامه دهخدا

مرده شو. [ م ُ دَ / دِ ] ( نف مرکب ) مرده شوی. مرده شوینده. غسال که تن مردگان را بشوید و غسل دهد.
- مرده شوبرده ، مرده شوی شسته ؛ نفرینی است. ( آنندراج ). زشت. ناپسند. منفور :
بر سر فوطه پریشان نه ز بی پروائیست
مرده شو برده پریشان زغم خاتون است.
جلالا ( آنندراج ).
- امثال :
چه عزائی که مرده شو هم گریه می کند.
ماما آورده را مرده شو می برد.
مرده شو ضامن بهشت و دوزخ کسی نیست .

فرهنگ فارسی

( صفت ) کسی که شغلش شستشو و غسل دادن مردگان است .

فرهنگ عمید

= مرده شور

پیشنهاد کاربران

بپرس