مرده ستایی

لغت نامه دهخدا

مرده ستایی. [ م ُ دَ / دِ س ِ ] ( حامص مرکب ) رثاء. مرثیت. مرثیه گوئی. مرثیه سرائی. عمل مرده ستای :
خبر ندارد از کار شاعری چیزی
جز اینکه مرده ستائی کند نه جای و به جای.
سوزنی.
رجوع به مرده ستای شود.

فرهنگ فارسی

مرثیه گوی

پیشنهاد کاربران

بپرس