مرده خوار. [ م ُ دَ / دِ خوا / خا ] ( نف مرکب ) مردارخوار.مردارخور. که از لاشه و مردار شکم سیر کند. که از گوشت مردار غیر مذبوح تغذیه کند. لاشه خوار : چون خورم اندوه چون همی بخورد گردش این چرخ مرده خوار مرا.
ناصرخسرو.
هشدار چو مرده خوار کرکس مرغان همه را حقیر مشمر.
ناصرخسرو.
از تن حلال خواری و از روح مرده خوار تن مدح را و جانت سزای هجا شده ست.
ناصرخسرو.
فرهنگ فارسی
( صفت ) ۱- آنکه مرده حورد آنکه لاشه خورد . ۲- آنکه از قبل مراسم کفن و دفن و عزداری مردگان ارتزاق کند . مردار خور
فرهنگ معین
( ~. خا ) (ص فا. ) ۱ - لاشخور. ۲ - کسی که برای خوردن غذا در مراسم ختم و عزاداری شرکت می کند.