مرده بازی
لغت نامه دهخدا
- مرده بازی درآوردن ؛ خود را به مردگی زدن. خود را به مردن زدن. مردگی نمودن به دروغ. تماوت. ( یادداشت مرحوم دهخدا ). نعش افتادن. بی حس و حرکت افتادن چون مردگان.
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید